تحقیق اعتقادات مسیحیت 28 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
اعتقادات مسیحیت................................................................................................ & 1
آيين مسيحيت يكي از دينهاي بزرگ دنياي امروز است. ديني كه با پيشينهاي 2000 ساله، در بسياري از جوامع انساني كنوني (عمدتاً غربي) حضوري ريشهدار داشته و خاستگاه تحولات فرهنگي و اجتماعي متعددي در تاريخ حيات آنها بوده است. هسته اصلي و وجودي اين دين، اصل پرستش خداوندي متعال به نام «اب» ميباشد كه با تجليات خاص الوهياش مانند «عيسي مسيح» و «روحالقدس» انسان را از گمراهي نجات داده و به سعادت و رستگاري رهنمون ساخته است (توماس ميشال يسوعي، مدخل الي العقيده المسيحيه، ص57-55.) لذا اصل خداشناسي در جهانبيني مسيحيت امري مهم و كليدي بهشمار ميرود. البته خداشناسي در مسيحيت امري نسبتاً پيچيده است. خداشناسي كه از پيكره يكتاپرستي صريح و شفاف يهوديت ريشه گرفته و ساختاري توحيدي دارد، اما در عين حال از نوعي تثليث الوهيتي سخن ميگويد كه صريحاً با توحيد خالص يهودي در تزاحم است. با اين وجود اصل پرستش خداوندي ازلي، ابدي، خالق، عليم، رحيم و بخشنده كه در طول تاريخ بشر همواره حضوري ملموس داشته است، ركني بنيادين در اصول اعتقادات و جهانبيني مسيحيت ميباشد. (جان ناس، تاريخ جامع اديان، ص591)
نام خداي مسيحيت
مسيحيان خداوند خويش را «آب» يا «ابا» (abba) ميخوانند. اين لفظ واژهاي «آرامي» است و به معني پدر ميباشد (قاموس كتاب مقدس، ص2). پدر آسماني كه هستي و حيات آدمي در دست اوست. اين تعبير بهكرات در اناجيل چهارگانه از زبان عيسي
اعتقادات مسیحیت................................................................................................ & 2
عليهالسلام نقل شده است؛ به گونهاي كه عيسي، خداوند را پدر آسماني خود (مانند متي 34،25) و تمام انسانهاي مومن ميخواند. (مانند متي 9،6). تعبير پدر آسماني واژهاي ضميرآشنا و صميمي است كه تداعيكننده محبت و نوازش بزرگوارانه از سوي خداوند بر انسان ميباشد. اين نام با تعاليم عيسوي كه بيانكننده وجود رابطهاي صميمانه و پر محبت بين خداوند و انسان ميباشد، تناسب بيشتري دارد. واژه اب در كلام مسيح، نه تنها تداعيكننده وجود نوعي خيرانديشي، توأم با مراقبت و حساسيت خداوند بر انسان است، بلكه متضمن نوعي اقتدار، برتري، حكومت و تسلط خداوند بر عالم هستي و مخصوصاً انسان نيز ميباشد. (رابرت وير، جهان مذهبي، ج2، ص692)
ابا و يهوه
بنا بر آنچه از تاريخ و اناجيل چهارگانه مشهود است، «عيسي ناصري» عليهالسلام ملقب به مسيح خود يك عبراني يهودي بوده است. حتي مادر او نيز قديسهاي يهودي به نام مريم بود و در جامعه يهودي و تحت تعليمات يهوديان اصيل و مومني مانند ذكرياي نبي و يوسف (شوهر مريم)، بزرگ شد (لوقا، باب 1و2). او بر يهوديبودن خود اقرار داشت و حتي در كلمات صريحاً بيان داشت كه تنها براي هدايت آنان مبعوث شده است: «آن وقت عيسي به آن زن گفت: من از طرف خدا فرستاده شدهام تا به يهوديان كمك كنم نه به غير يهوديان، چون يهوديان گوسفندان گم شده خدا هستند.» (متي، 24،15)
اعتقادات مسیحیت................................................................................................ & 3
بدين لحاظ مسيحيت را بايد آييني دانست كه از بطن يهوديت برخواسته است، به گونهاي كه در ابتدا تصور همه از تعاليم مسيح، ديني كاملاً جديد و مستقل نبود، بلكه حتي از زبان خود «عيسي ناصري» (مسيح)، آن تنها يك اصلاحگري (رفرم) در يهوديت قلمداد ميشده است (متي،17،5). در همين راستا واژه ابا را نيز بايد تنها، عنوان تازهاي براي خداوند يكتاي يهوديان «يهوه» محسوب كرد، خداوندي كه داراي هويتي روشن و تجلياتي بارز بوده است و تا آن زمان بيش از 1000 سال به اين نام مقدس خوانده و ستايش شده بود. البته اين نامگذاري احتمالاً ريشه در تعاليم يهودي دارد و از تعابيري كه در متون مقدس يهودي در خصوص رابطه بين خداوند و قوم برگزيدهاش ذكر شده بود، ريشه گرفته است. چنان كه در عباراتي از كتاب «مزامير داود» (مانند مزمور،7،2) و يا كتاب «هوشع بني» (باب 1،11) قوم يهود از زبان «يهوه» فرزند خوانده شدهاند و خداوند (يهوه) خود را پدر آنها ناميده است.
بدين تعبير نهادن نامي جديد براي خداوند (يهوه) به معني معبودي جديد با صفات متفاوت نبوده است؛ بلكه اين گزينه، انتخابي بوده كه در تعريف جديد عيسي ناصري عليهالسلام از خداوند، گويايي بيشتري بر صفات خاصي چون «محبت»، «بخشش»، «مرحمت» و «اقتدار بزرگوارانه» يهوه داشته است. هرچند اينگونه تعابير از خداوند در ديد يهوديان آن زمان و (حتي امروزي نيز)- از لحاظ نزديكي و محرميت و نامتناسببودن با خداوند- تا حدودي كفرآميز به نظر ميآمد (رابرت وير، جهان مذهبي، ج2، ص692)،
اعتقادات مسیحیت................................................................................................ & 4
اما تاكيد وي بر قدرت، جلال، داوري و اقتدار مطلق خداوندي بر جهان هستي، اين ديدگاه را كمرنگ مينمايد.
البته قابل تصور است كه احتمالاً علت اصلي و تاريخي رسميت دادن و تاكيد نمودن بر اين نام جديد، به جاي استفاده نمودن از «يهوه» نوعي استقلالطلبي «آباءكليسا»ي مسيحي قرون اوليه ميلادي از جامعه يهوديان نيز بوده است تا با ايجاد تمايزي ملموس خود را در جامعه مومن يهودي آن زمان متمايز ساخته، هويت مستقلي براي جامعه كليسا (جامعه مسيحي) ايجاد نمايند.
اصل تجسد
دومين اصل اعتقادي مسيحيت را ميتوان اصل «تجسد» دانست؛ اصلي كه تا حدي مسير اين آيين را از طريقت يك دين يكتاپرستانه جدا ميسازد و تصويري اساطيري را به خداوند و سفير محبتش يعني عيسي مسيح ميدهد. او همچون پدري مهربان است كه بر مخلوقات خود مخصوصاً بر انسان عنايت و لطف وافري دارد و براي نجات او از تباهي و گمراهي، دست به كار شده و فرزند خود را براي فداشدن به اين دنيا فرستاده است تا آنان را پاك نمايد. (انجيل يوحنا،3، 17و16)
اصل تجسد، در حقيقت اعتقادي است كه مسيحيان به جسميت يافتن «كلمه» ازلي الهي (لوگوس) و ظهور خود او در شخصيت انساني عيسي مسيح دارند؛ «كلمه»اي كه غيرمخلوق بوده و خود، خالق يا واسطه خلق همه چيز است.