تحقیق بيمه 68 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 69 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مبحث اول
تعريف بيمه، اركان و اصطلاحات مهم آن
در اين مبحث پس از تعريف بيمه، به ذكر مهمترين اركان و اصطلاحات آن كه همچنين داراي بيشترين كاربرد در اين صنعت مي باشند پرداخته و توضيح مختصري در مورد هر كدام از آنها ارائه خواهيم نمود.
گفتار اول
تعاريف
در اينجا سعي خواهيم كرد از ميان تعاريف مختلفي كه از سوي انديشمندان هر رشته اعم از ادبيات، حقوق، اقتصاد، بازرگاني، آمار و... در مورد بيمه ارائه شده است، به اجمال بيمه را از منظر لغت، قانون و فن و تكنيك بيمه تعريف كرده و معنايي كلي از آن را به خواننده منتقل كنيم.
بند اول
تعريف لغوي بيمه
در فرهنگ معين آمده است كه «بيمه» - واژة «بيمه» در زبان انگليسي (Insurance) و در زبان فرانسوي (assurance) ناميده ميشود و لغتشناسان معتقدند كه ريشة لاتين اين واژگان انگليسي و فرانسه (securus) به معناي اطمينان، تأمين و تضمين ميباشد. (توفيق عرفاني، قرارداد بيمه در حقوق اسلام، پاياننامه دوره كارشناسي ارشد حقوق خصوصي، دانشكده حقوق، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز، سال تحصيلي 71-1370، صص 3-1)
(Insurance) - Contract whereby a company or the state agrees to pay compensation for death, injuries , loss, etc. in return for an agreed premium.
يعني بيمه قراردادي است كه به موجب آن يك طرف يا دولت در مقابل دريافت يك مبلغ تراضي شده با پرداخت غرامت براي فوت يا صدمه بدني يا زيان و غيره توافق كند (فرهاد معزي و محمدرضا كيهان، عقد بيمه و سير تحولات قوانين مربوط به آن در حقوق ايران، فصلنامه بيمه مركزي ايران، سال ششم، ش 3، پائيز 1370، ص 33).
از كلمة «بيما» و از زبان هندي گرفته شده است و برخي نيز بر اين نظرند كه «بيمه» كلمهاي است فارسي از ريشه «بيم» و به معني «ترس و گريز» - گفته ميشود اين لفظ اول بار در زمان ناصرالدين شاه قاجار و در هنگام عقد قرارداد با لازارپولياكف روسي وارد فارسي شده و علت آنهم ترجمه «استروخانه» از زبان روسي به «قرارداد بيمه» به زبان فارسي بوده است و چون «استراخ» در زبان روسي به معناي «ترس» است، قرارداد بيمه را نيز به معني قرارداد گريز از ترس و «بيم» در نظر گرفتهاند (محمود احمدي، كليات بيمه (خلاصه و كاربردي به همراه پرسش و پاسخ كامل)، تهران ، انتشارات محقق، چاپ اول بهار 1382، ص 13). و براي اطلاعات بيشتر ر. ك (جانعلي محمود صالحي، فرهنگ اصطلاحات بيمه و بازرگاني، «شركت صادراتي» سازمان صنايع ملي ايران چاپ اول، 1367، صص 53 و 52) و نيز ر. ك (جانعلي محمود صالحي،
حقوق بيمه، تهران، بيمه مركزي ايران، چاپ اول، 1381، صص 68-66).
.
2
تعريف فرهنگستان ايران نيز از اين واژه بدين ترتيب ميباشد: «عملي است كه اشخاص با پرداخت پولي، مسئوليت كالا يا سرمايه يا جان خود را به عهده ديگري ميگذارند و بيمهكننده در هنگام زيان وي بايد مقدار زيان را بپردازد.» - محمود احمدي، پيشين، ص 14.
بند دوم
تعريف قانوني بيمه
ماده يك قانون بيمه ايران مصوب ارديبهشت ماه 1316 عقد بيمه را چنين تعريف ميكند:
«بيمه عقدي است كه به موجب آن يك طرف تعهد ميكند در ازاي پرداخت وجه يا وجوهي ازسوي طرف ديگر در صورت وقوع يا بروز حادثه، خسارت وارده بر او را جبران نموده يا وجه معيني بپردازد. متعهد را بيمهگر، طرف تعهد را بيمهگذار، وجهي را كه بيمهگذار به بيمهگر ميپردازد حق بيمه و آنچه را كه بيمه ميشود موضوع بيمه نامند. - براي اطلاعات بيشتر ر.ك: (ناصر رسائينيا، حقوق تجارت، ج 1، تهران، انتشارات خيام، چاپ اول، پائيز 1376، ص 93.
» كه البته اين تعريف خالي از ايراد نميباشد. - اولين ايرادي كه در اين تعريف به نظر ميرسد اين است كه در تعريف عقد بيمه به مسائل فني بيمهگري از جمله شخصيت حقوقي بيمهگر و اجتماع عظيم بيمهگذاران كه براي امر بيمهگري لازم است به دقت توجه نشده و فقط به تعريف عقد بين دو طرف بسنده گرديده كه نميتوان به آن بيمه اطلاق نمود، زيرا اگر در مقابل بيمهگر تنها يك بيمهگذار وجود داشته باشد و قرارداد بيمه منحصر به فرد باشد اصولاً بيمهاي وجود ندارد و عمل بيمهگر از نظر فني قابل توجيه نيست و قمار تلقي ميشود. همچنين اين تعريف بيمههايي را كه به نفع شخصي غير از بيمهگذار انجام ميشود مانند بيمه به شرط فوت را شامل نميشود. ضمناً در تعريف فوق به يكي از انواع بيمهها كه بيمه مسئوليت ميباشد، به صراحت اشاره نشده است. (محمد هوشنگي، بيمه حمل و نقل كالا، تهران ، شركت سهامي بيمه ايران، چاپ اول، بهمن 1369، صص 22 و21) همچنين براي ديدن ايرادات ديگري كه به اين تعريف وارد مي باشد ر.ك به: (عارفه مدني كرماني، حقوق بيمه، تهران، نشر مجمع علمي و فرهنگي مجد، چاپ اول، 1376، صص 27-25)
لذا در اينجا به تعريف بيمه از زبان حقوق فرانسه ميپردازيم كه ايرادات كمتري دارد:
«بيمه عبارت است از آنچنان عملي كه طي آن بيمهگذار با پرداخت حق بيمه به بيمهگر كه يك سلسله خطرات را قبول ميكند و براساس علم آمار خسارت ناشي از آنها را جبران مينمايد تعهدي به نفع خود يا براي ثالث تحصيل ميكند. با اين تعهد در صورت وقوع خطر موضوع قرارداد از طرف بيمهگر انجام ميشود.» - ..................، شناخت انواع بيمه، فصلنامة بيمه آسيا، شمارة اول، زمستان 1375، ص 37.
3
بند سوم
تعريف فني بيمه
درست است كه پيوند ميان بيمهگران و بيمهگذاران با بستن قرارداد يا پيمان بيمه (عقد بيمه) ايجاد ميشود، ولي بايد توجه داشت كه بيمه تنها يك رابطة حقوقي ميان اين دو طرف نيست. بلكه تحقق اين پيوند حقوقي پيرو ضابطهها و ساختوكارهاي فني (موازين آماري و حساب احتمالها) و در گرو تحقق مشاركت گروهي و همكاري شمار زيادي از اشخاص در معرض خطر است. - بدين معنا كه مؤسسه بيمه يا بيمهگر با ساماندهي و همكاري اشخاص در معرض خطر و با دريافت سهمي به نام «حق بيمه» (بهاي مشاركت و تأمين خطر)، شمار زيادي از خطرها را بر پاية معيارها و موازين آماري گردآوري ميكند و با سامانگري ريسكها و اعمال مديريت و سرمايهگذاريهاي سودمند، تأمين بايسته و مقدور را در اختيار بيمهگذاران و بيمهشدگان و صاحبان حق ميگذارد. در واقع مؤسسه بيمه همچون مدير علمي و فني صندوق مشترك جامعه و جهور بيمهگذاران و بيمهشدگان بر پاية مشاركت آنان به فعاليتهاي بيمهگري ميپردازد. اين ويژگي مشاركتي (مشاركت سازمانيافته)، نهاد بيمه را از صورت انفرادي بيرون آورده و به آن خصلت جمعي و جمهوري ميدهد. (جامعة سامان يافتة بيمهگذاران). (جانعلي محمود صالحي، حقوق بيمه، پيشين، ص 87).
و اين امر مستلزم وجود يك مؤسسه سازمانيافته بر مباني علمي است كه تكنيك ويژهاي رامي طلبد. اين همان است كه حدود صدسال قبل توسط يك مؤلف در فرمولي مشهور بيان شد كه: «بيمه عبارت است از جبران آثار حادثه بر دارائي فرد از طريق مشاركتي كه براساس قوانين آمار، سازمان يافته است.» - بيمهها، A. Chaupton و 1884، ص 347 به نقل از: روژه – بو، حقوق بيمه، ترجمة دكتر محمد حياتي، تهران، نشر بيمه مركزي ايران، چاپ دوم، 1378، ص 16.
از آن زمان به بعد پيوسته اين نقش خاص بيمهگر، مبني بر توزيع حق بيمههاي جمع شده از گروه كثير بيمهگذاران، بين آن عده كه در معرض حادثه قرار گرفتهاند، يادآوري شده است. بنابراين مشخص شد كه عمليات بيمهگري و معاملههاي بيمهاي، ظرافت و پيچيدگي ويژهاي دارند كه اجراي آنها مستلزم بهرهگيري بهينه از دانش رياضي (آمار و محاسبههاي فني)، دانش حقوقي (اصول قراردادها)، دانش مالي و اقتصادي (اصول نگهداري حق بيمهها و سرمايهگذاري اندوختهها)، دانش بازاريابي، بازرگاني و دانش مديريت است. - جانعلي محمود صالحي، حقوق بيمه، پيشين، ص 87 .
گفتار دوم
اركان و اصطلاحات مهم بيمه
4
در اين گفتار از ميان اصطلاحات و واژگان اختصاصي بيمه به تعدادي از مهمترين و پركاربردترين آنها در اين صنعت، كه اتفاقا در بيمه هواپيما نيز به وفور مورد استفاده قرار خواهند گرفت اشاره داشته و به شرح مختصري از هر يك اكتفا مي كنيم.
بند اول
بيمهگر
بيمهگر(Insurer-underwriter) شخصي است كه در مقابل دريافت حق بيمه از بيمهگذار تعهد جبران خسارت و يا پرداخت وجه معيني را در صورت وقوع حادثه به عهده ميگيرد. بيمهگر شخص حقوقي است كه جهت انجام حرفه بيمهگري بايد شرايط خاصي را كه قانون تعيين ميكند دارا باشد. - محمد هوشنگي، پيشين، ص 23 و نيز ايرج زينال زاده، بيمه و تجارت خارجي، تهران، نشر قانون، چاپ اول، آذر 1373، ص 6.
در اين خصوص ماده 31 قانون تأسيس بيمه مركزي ايران و بيمهگري مقرر ميدارد:
«عمليات بيمه در ايران به وسيله شركتهاي سهامي عام ايراني كه كليه سهام آنها با نام بوده و با رعايت اين قانون و طبق قانون تجارت به ثبت رسيده باشد انجام خواهد گرفت.»
بند دوم
بيمهگذار
بيمهگذار(Assured-Insured) طرف تعهد بيمهگر است. شخصي است كه با پرداخت حق بيمه جان يا مال يا مسئوليت خود يا ديگري را تحت پوشش بيمه قرار ميدهد. ضمناً بخلاف بيمهگر كه الزاماً بايد شخص حقوقي باشد بيمهگذار ميتواند هم شخص حقيقي و هم شخص حقوقي (شركت، مؤسسه، انجمن و غيره) - عليرضا راشد اشرفي، مجموعه اطلاعات مورد نياز در بازرگاني خارجي، نشر قانون، چاپ اول، تير 1376 ، ص 51.
باشد.
همچنين ماده 5 قانون بيمه مقرر ميدارد:
«بيمهگذار ممكن است اصيل باشد يا به يكي از عناوين قانوني نمايندگي صاحب مال يا شخص ذينفع را داشته يا مسئوليت حفظ آن را از طرف صاحب مال داشته باشد.»