دانلود مقاله در مورد فقر و انحرافات اجتماعي از منظر دين 18 ص
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فقر و انحرافات اجتماعي از منظر دين
همانگونه كه بيان گرديد، بين فقر وانحرافات اجتماعي همبستگي وجود دارد. پژوهشهاي مختلف در اين زمينه نشان داد كه پديده فقر به عنوان يكي از علل بروز انحرافات اجتماعي محسوب ميشود، هرچند كه اين رابطه به شكل مستقيم و قطعي در ايجاد انحرافات اجتماعي قابل اثبات نيست، با اين همه وجود همبستگي بين آن دو را ميتوان مشاهده نمود. از آنجا كه پديدة آسيبزاي فقر در متون ديني، بسيار مورد تأمل قرار گرفته، اين سؤال اساسي مطرح ميگردد كه آيا متون اسلامي هم، تنها همبستگي ميان فقر و بروز كجرويها و نيز افزايش آن را تأييد ميكنند يا ناظر به رابطه مستقيم ميان آن دو هستند. در پاسخ به اين پرسش در ابتدا به طور اجمالي، مفهوم فقر از منظر ديني مورد بررسي قرار ميگيرد و سپس به تأثيرات آن در زندگي انسانها و نيز تأثير آن در افزايش كجروي توجه ميشود.
مفهوم فقر
در متون ديني فقر داراي معاني متعددي است. به گونهاي كه بين اين معاني صرفاً اشتراك لفظي برقرار است. فقري كه در اين نوشتار مورد نظر است، آن چيزي است كه در مقابل غني و ثروت به كار ميرود؛ يعني نداري در برابر دارايي كه در آيات و روايات از آن با تعابيري همچون سوء و بدي، بلا و بدبختي، شر و زشتي، سختي شديد، ذلت و خذلان و امري بدتر از مرگ ياد شده است.[62] براين اساس دراينجا معاني ديگر فقر كه در متون ديني كاربرد دارند، از قبيل فقر فرهنگي، فقر نفسي، فقر معنوي و فقر ديني، مورد نظر نيست.[63] به عنوان نمونه در حديث معروف «كاد الفقران يكون كفراً» و نيز حديث مشهور پيامبر بزرگ اسلام كه «الفقر فخري»، مفهوم اقتصادي فقر مورد نظر نيست؛ بلكه به نظر بسياري از صاحب
نظران فقر نفس و نيز فقر روحي مورد توجه ميباشد، و حاكي از اين واقعيت است كه همه انسانها در مقابل ذات اقدس الهي كه غني بالذات ميباشد، فينفسه فقيرند و در هـر لـحظه لـحظه وجـودشان، مـحتـاج فيض و لطف الهـي هـستند، همچنين در ذيـل روايـت «فقر مرگ بزرگ اسـت»، از پـيامبر اكرم (ص) سؤال شد: آيا فقر اقتصادي منظور شما است؟ فرمودند: خير، منظور فقر ديني است.[64] براين اساس شناخت مفهوم فقر بايد در چارچوب منظومه فقر وغني صورت بگيرد كه هر دو مفهوم در يك سر اين طيف واقع شدهاند و حالتي از افراط و تفريط را نشان ميدهند. رويكرد قرآن كريم، نسبت به اثر رفاه در زندگي و فقر در كجروي، يك سويه نيست. خداوند متعال در قرآن كريم رفاه طلبي و «اتراف» را به شدت مورد حمله و نكوهش قرار ميدهد و آن را عامل مستقيم در ايجاد طغيان، فساد و ظلم و كژيها معرفي مينمايد.[65] در حالي كه اين مقدار از نكوهش، درباره فقر ديده نميشود و بين آن و فساد وكجروي رابطهاي مستقيم ترسيم نميگردد.[66] در متون ديني آنچه بيش از خود فقر و غني اهميت دارد، مبارزه با فاصله بين فقير و غني است. به عبارت ديگر موضوع اساسي از بين بردن يا حداقل كاهش فاصله طبقاتي در جامعه انسانها است. بر همين اساس فقر به عنوان موضوع احكام مورد توجه فقها قرار گرفته و آنان براي مبارزه با فقر و نيز محو آن به شناسايي آن و دامنهاش پرداختهاند و احكام ويژهاي از قبيل زكات، خمس، صدقات، جرائم مالي (كفارات)، وقف، وصيت و... را براي مسلمانان به ويژه ثروتمندان و نيز دولت اسلامي در نظر گرفتهاند.[67]
با توجه به آنچه بيان گرديد، مفهوم فقر يك مفهوم اضافي است و در مقايسه با مفهوم ثروت و غني قابل تعريف است. فقير كسي است كه سطح زندگياش با سطح زندگي ثروتمندان اختلاف بسيار زيادي دارد. شهيد بزرگوار صدر با بهرهگيري از مفاد روايات فقر را اينگونه تعريف ميكند: «فقر به طوري كه در نص آمده، ناهماهنگي در سطح زندگي همگاني است، نه عدم قدرت بر رفع احتياجات اساسي به آساني.»[68]
از نظر وي، مفهوم فقر مفهومي انعطافپذير است و در آن بينيازي فرد و رسيدن زندگي فقيرانه به سطح زندگي بقيه مردم مفروض گفته ميشود. از همينرو، براي رسيدن به رفاه، لازم است از اموال ثروتمندان به فقيران داده شود. همچنين حد پرداخت زكات، رفع نياز و احتياج فقير ميباشد[69] و با توجه به اينكه حد نياز و رفع احتياج فقير در جامعه تغيير ميكند و در طول زمانهاي مختلف، سطح زندگي مردم ترقي ميكند يا در نوسان ميباشد، اين حد نياز مسئلهاي نسبي ميگردد. بنابراين تعيين محدودة مشخصي براي فقر از متون ديني امري مشكل به نظر مي رسد.[70]
رابطه فقر و انحرافات اجتماعي
تأكيد دين مقدس اسلام بر رفع فقر و مبارزه با آن در كنار جلوگيري از انباشت ثروت و زراندوزي نشانگر آن است كه اين دو پديده يعني فقر و غني آثار و پيامدهاي منفي و مشكلزايي در زندگي فردي و اجتماعي انسانها دارند، به گونهاي كه اگر نسبت به آن اقدام مناسب از سوي فرد، جامعه و دولت صورت نپذيرد، معضلات و مشكلات گستردهاي در جامعه ايجاد ميگردد. در متون ديني براي هريك از اين دو پديده آثار منفي بيان شده است. رفاهطلبي و زندگي مرفهانه سبب طغيان در برابر خدا، سيطرة شهوات بر انسان، همراهي با ظالمان، فاسقان و كافران، لذت گرايي و غرق شدن در كاميابيها و نيز اقدام به كجرويها ميشود. قرآن كريم در اين رابطه ميفرمايد: «ان الانسان ليطغي ان راه استغني»، علاوه بر آن در فرازي پيامبر بزرگ اسلام (ص) مي
فرمايد: من از ثروت بيش از حد، بيشتر از فقر براي شما هراسان هستم و آن را موجب هلاكت و سقوط ميدانم و نيز امام علي (ع) فزوني ثروت را مايه هلاكت، طغيان و فنا دانسته است.[71]
در مقابل فقر و نداري هم آثار گستردهاي در جامعه دارد. حجم وسيعي از روايات و احاديث به اين مهم اشاره دارند[72] كه ميتوان اين آثار را در زمينههاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي مشاهده كرد. از جمله اين آثار ميتوان به ضعف شخصيت، تحقير، بيارزش شدن در اجتماع و ايجاد عقدههاي روحي براي فرد اشاره كرد كه هركدام ميتوانند در بالارفتن ميزان جرائم و كجرويها، نقش زيادي ايفا كنند[73] كه به عنوان نمونه به بعضي از اين روايات اشاره ميگردد:
ـ امام علي (ع) خطاب به فرزندش امام حسن (ع) ميفرمايد: «فرزندم انساني را كه به دنبال كسب روزي خويش است ملامت مكن، زيرا كسي كه هيچ ندارد، لغزشهايش بسيار خواهد بود.»[74] برطبق اين روايت اگر شخصي دچار تنگدستي و نداري شود، در رفع نيازها و احتياجات خودش ناتوان ميگردد كه اين امر ضريب احتمال وقوع در خطا، لغزش و گناه در فرد را افزايش ميدهد.
ـ امام صادق (ع) در حديثي چنين فرمودند: «غنيً يحجزك عن الظلم، خير من فقر يحملك علي الاثم»، ثروتي كه تو را از ظلم و ستم باز دارد، بهتر از فقري است كه تو را به گناه و زشتي وادارد.[75] اين روايت به وضوح رابطه بين فقر و كجرويها را بيان ميكند وگناه و زشتيها را از آثار فقر ونداري معرفي ميكند؛ و بر اين نكته تأكيد ميورزد كه فقر ميتواند زمينهساز بروز جرائم و كجرويها شود. بنابراين از مضمون روايات، اين نكته دريافت ميگردد كه فقر و تنگدستي ممكن است سبب كشانده شدن فقرا به سوي انجام جنايات، فحشا، سرقت و ساير رفتارهاي نابهنجار در جامعه گردد. چنين امري دستكم بيانگر رابطه همبستگي بين فقر و انحرافات اجتماعي است.[76]
برهمين اساس است كه در جهت سالمسازي محيط زندگي بشري و زدودن آلودگيها و از بين بردن زمينه بروز كجرويها، فقرزدايي و جلوگيري از انباشت ثروت و مالپرستي در متون ديني از اهميت بهسزايي برخوردار ميباشد.