مقاله افسانه خلقت word
دسته بندي :
علوم پایه »
معارف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
افسانه خلقت
يکي بود يکي نبود.
آنگاه که هنوز جهاني آفريده نشده بود, وسقف آسمان مينو وجودنداشت , تنها گيتي بود وجدالي سخت وهميشگي بين دونيروي مطلق آفريننده روشنائي وتاريکي.
نامهائي که از اريائيهابراي اين دونيرو برجامانده کاملادقيق نيست وچون هيچگونه آثار نوشتاري از آن درميان مانمانده, وبه گماني غني ترين کتابخانه تاريخ کهن درجندي شاپور توسط اعراب مهاجم به آتش کشيده شد و تاريخ نوشتاري يک قوم راازميان برداشت, لذا آنچه درميان مامانده ازنوشتارهاي اقوام آريائي هندوستان و ياپارسيان زرتشت مذهب هند, يا از پاره اي نوشتار تحقيقي يونانيان ميباشد که بجهت تاثيرات مذهبي نميتواند کاملا دقيق باشد وبعنوان ثبت تاريخي به حساب آيد. اماآنچه از اين تورماهي پاره پاره شده به مارسيده نيز منبع مناسبي براي مطالعه ميباشد.
دونيروي اعتقادات ديني آريائيها بدينسان نام داشتند:
ا – هو – را- مزد- ا به معني آن هوئي که روشنائي از آن اوست, روشنائي پاداش ومزد اوست.
و
اه – روي – منش به معني منشي که رويکرد اه دارد.
دراينجا لازم است بازي باکلمات آريائي که ريشه در زبان هندواروپائي دارد رابه شما نمايش دهم. زياد سخت نيست , زيرا ريشه آن در زبان فارسي امروزي ما و حتي در زبانهاي خارجي, عميقا وجود دارد, امابابيان ولفظي نامحسوس. خيلي از اين کلمات راروزمره استفاده ميکنيم بدون آنکه بدانيم معني واقعي آنهاچيست واز کجامنشا گرفته است, واين نيزشايد رازپايداري فرهنگ غني آريائي در طي قرون درميان ايرانيان مسلمان شده باشد.
3
اين دونيرو راماامروزه بانامهاي اهورامزدا واهريمن ميشناسيم. کلماتي کوتاه شده وبدون مفهوم امروزي براي ماايرانيان فارسي زبان. تفسير اين کلمات رابسيار شنيده وخوانده ايم اماريشه زباني آنهارانه. گرچه ترکيبات زباني کلمات يادشده هنوز درزبان ماپرمعناومفهوم باقي مانده است. براي مثال اه را درنظر بگيريم. اه بمعناي زشت وناپسند استفاده وافري بين ماايرانيان دارد. بخصوص خانمهاي ايراني اين مفهوم را در زبان امروزه مازنده نگاه داشته واز آن استفاده وافرميکنند. اما ميدانيد که اه – مخ همان احمق امروزي ميباشد. اه – مخ يعني مخيل ناپسند , که همان معني احمق امروزي يعني نادان وکودن راميرساند. توجه کنيد که نادان يعني نميداند, کسي که حقيقت رانميداند, نه – دين, دين ندارد, رفتارپسنديده ندارد, و کودن يعني کو دين؟ دينش کو؟ رفتار پسنديده اش کو؟دانائي اش کو؟
احمق دين ندارد. دين متعلق به افراد دانا ودين دارميباشد. ديناميک, داناميک که درزبان هاي باريشه هندواروپائي به آن برخورد ميکينيم به معنهاي مکانيزم هوشمند ميباشد. و نگاه کنيد به کلمه هوشمند: هوشم ند, يعني آنکه از هو شمه اي داشته باشد. و هو بمعني آفريننده روشنائي ونيکي , ياهمان خداوند نام برده در اديان ومذاهب مختلف ميباشد.
هو يک کلمه کليدي است بامنشا مثبت, همانگونه که اه کلمه اي است کليدي بامنشا منفي. براي کسي که کارنيک انجام ميدهد هو را ميکشيم. اماجالب است که براي کارهاي که تاثير منفي دارند آه ميکشيم.
هو شيار آن کسي است که به شياري از هو دست يافته باشد. درکلماتي نظير هنرمند, هو نرمند, بهره از نرمش هو دارند. اما اين کلمه هو بسيار وسيعتر از اين معني بخش است , و واقعا يک کليد راز ميباشد.
اولين مذهب يکتاپرست مذهب يهودي ميباشد, ياشايد بهتر است بگوئيم يا- هو- دين. خداي آن مذهب يا – هو – وه , يحوه, نام داشت. در زبان فرانسه هو را ژو و در اسپانيائي خو و در مواقعي همان هو مينامند که درترکيب کلمات مختلف به آنها برخورد ميکنيم. مانند ژوان يا ژون به معني جواني در فرانسه. حتي رنگ ژون درفرانسوي زرد ميباشد, يعني رنگ مزدا, نور وروشنائ